صفحه اصلی 90001026 09195020448

حق العمل کاری در قانون تجارت

نقش حق العمل کار در قانون تجارت

شاید کلمه حق العمل کاری را شنیده باشید و تا حدودی نیز با آن آشنا باشید. این کلمه برای حسابداران با توجه به وظایفی که دارند مفهوم مهمتری پیدا میکند و هر حسابداری باید درباره آن اطلاع کامل داشته باشد. حق العمل کار و حق العمل کاری دارای تعاریف و تکالیف مشخصی در قانون تجارت هستند که می خواهیم درباره آن ها و ارتباطشان با شغل حسابداری و حسابداران صحبت کنیم.

گاهی حق العمل کار با واسطه گر یا به اصطلاح دلال اشتباه گرفته می شود و تصور عموم از این کلمه با کلمه دلال یکی است. اما در اینجا ما تفاوت آن ها با یکدیگر را بررسی می کنیم. پس برای اینکه بیشتر با این مبحث آشنا شوید با ما همراه باشید:

حق العمل کاری به چه معنی می باشد؟

قبل از هر چیزی که بخواهیم در مورد حق العمل کاری بگیم ابتدا باید خود حق العمل کاری را تعریف کنیم و سپس در مورد مسئل پیرامون آن بررسی و تحلیل های لازم را ارائه دهیم. همانطور که از خود کلمه حق العمل کار پیداست، با شنیدن این کلمه اینگونه برداشت می شود که یک شخص در ازای کاری که انجام می دهد یک مزدی به هنوان حق العمل کاری دریافت می کند.

این تعریف تا حدودی درست است و برای توضیحات اضافه تر می توان افزود که حق العمل کاری حقی است که به ازای فروش یک کالا از طریق صاحب آن کالا دریافت می گردد و گاها به جای کلمه حق العمل کار، مزد کار نیز گفته می شود.

حق العمل کاری چیست؟

در بالا با مفهوم حق العمل کاری آشنا شدیم و الان میخواهیم به تعریف دقیق حق العمل کاری بپردازیم.
حق العمل کاری قرارداد یا عهدی با رضایت طرفین است که بین شخص حق العمل کار و آمر منعقد می شود. طی این قرارداد حق العمل کار به دستور و حساب دیگری (آمر) خرید می کند و معامله ای انجام می دهد.

حق العمل کار کیست؟

ابتدا به تعریفی در رابطه با شخص حق العمل کار که در بند قانون آمده اشاره می کنیم و سپس به زبان ساده تر آن را توضیح می دهیم.
ماده 357 قانون تجارت حق العمل کار این گونه تعریف کرده است:

حق العمل کار به کسی گفته می شود که به نام خود ولی به حساب و دستور شخصی دیگر (آمر) معامله می کند و بابت انجام این کار حق الزحمه خود (حق العمل) را دریافت می کند.

با توجه به تعریف فوق حق العمل کسی است که به نمایندگی و اجازه شخصی دیگر که به عنوان آمر یاد می شود معامله ا را انجام می دهد ک بابت انجام این معامله به عنوان حق الزحمه مبلغی را دریافت می کند. خیلی وقت ها در عموم جامعه در رابطه با این قصیه کمیسیون نیز گفته می شود.

علت استفاده از حق العمل کار در کارها چیست؟

خیلی وقت ها اشخاص محصولاتی دارند که برای فروش آن مهارت لازم، ارتباطات مناسب و یا زمان کافی را ندارند و برای اینکه مشتری داشته باشند ویا به تعداد مشتریان خود اضافه کنند از حق العمل کاران کمک می گیرند. همچنین به دلیل مهارت بالای حق العمل کاران در حوزه فروش از مهارت آن ها استفاده کرده و محصولات خود را از طریق ان ها به فروش می رسانند.
گاهی اوقات نیز اشخاص نمی خواهند که هویت خود را فاش کنند به همین منظوراز طریق حق العمل کاران محصولات خود را می فروشند.

وظایف حق العمل کاران چیست؟

تا به اینجا با مفهوم حق العمل کار و حق العمل کاری آشنا شدیم در این بخش می خواهیم به وظایف حق العمل کاران بپردازیم.
به طور عمده حق العمل کاران موظفند:

۱. انجام دستورات شخصی که برایش حق‌العمل کاری‌ می کنند. (آمر)

۲. انجام معامله تعیین شده از سوی آمر به نام خود حق العمل کار

۳. تعهد به اینکه ذینفع در معامله نیستند.

۴. رعایت امانت در حق آمر

۵. اطلاع رسانی کامل و شفاف به آمر در خصوص معامله

ملموس ترین مثالی که می توان برای حق العمل کار به کار برد کارگزاری های بورسی هستند. در معاملات آن ها، کارگزاران بورس در عمل حق العمل کار هستند و در واقع طرف معامله با آن ها از ماموریت حق العمل کاری آن ها مطلع است و باز هم خود کارگزاری بورس است که در برابر وی طرف معامله و اصیل می باشد.

ویژگی های حق العمل کاری

حق العمل کاری یک قرار داد است که بین دو شخص منعقد می گردد و دارای یک سری ویژگی هاست که بعضی از آن ها در قانون مشخص شده و بعضی دیگر با توجه به ماهیت قرار داد مشخص می گردند.

این ویژگی ها عبارت اند از :

معاوضی:

بر اساس آنچه که در ماده 357 قانون تجارت بیان شده است، حق العمل کاری از یکی طرف انجام معامله توسط حق العمل کار و از طرف دیگر پرداخت حق العمل توسط آمر را، الزام می کند.

عمل تجاری ذاتی:

با توجه به ماده 2 قانون تجارت، حق العمل کاری یکی از اعمال تجارتی محسوب می شوند که به خودی خود، نه به اعتبار انجام دهنده آن ها، معامله تجارتی هستند و کسی که شغل معمولی خود را حق العمل کاری قرار دهد تاجر محسوب می شوند بنابراین نتیجه این موضوع این است که در این اعمال علم کامل طرفین به ارکان معامله ضروری است.

عهدی:

بر اساس نظریات حقوقدانان، معامله عهدی، آن است که ایجاد حق دینی و تعهد برای یک طرف در مقابل طرف دیگر و یا طرفین در مقابل هم نموده است که این تعریف یکی از ویژگی های بارز حق العمل کاری را بیان می کند.

لازم:

قانون تجارت درباره لازم یا جایز بودن حق العمل کاری صحبتی نکرده است، اما با توجه به مصلحت طرفین عقد به نظر می رسد که عقدی لازم است چرا که با نگاه به ساختاری که این عقد دارد نمی توان آن را جایز دانست و بایستی طرفین را به انجام تعهدات خود بیشتر ملزم کرد.

مزایای قراردادهای حق العمل کاری

حق العمل کاری برا هر دو طرف قرار داد چه آمر و چه حق العمل کار دارای مزایایی است که به توضیح آن می پردازیم.

مزایای آمر:

• ایجاد بازاری بزرگتر برای فروش محصولات خود از طریق استفاده از مهارت حق العمل کار

• امکان کنترل فروش محصولات فروخته شده

• امکان مرجوع کالاهای فروش نرفته خود از حق العمل کار

مزایای حق العمل کار:

• پایین آمدن ریسک فروش محصولات و قدیمی شدن آن ها

• امکان فروش محصولات با سرمایه ای کمتر از صاحب کالا بودن

• اگر قیمت کالا به هر دلیل افت داشته باشد زیانی متوجه حق العمل کار نخواهد بود

دلال کیست و چه فرقی با حق العمل کار دارد؟

حق العمل کاری و دلالی در معاملات هایی که صورت می گیرد بسیار به یکدیگر مشابه هستند و گاهی اشتباها این دو را یکی در نظر می گیرند ولی باید توجه داشت که باهم متفاوت هستند.

اولین و مهمترین تفاوتی که می توان برای آن ها قائل شد این است که دلال فقط وظیفه معرفی طرفین را دارد و نمی تواند نماینده یکی از طرفین باشد و خود در آن دخیل باشد ولی حق العمل کار خود بخشی از معامله است و نماینده قانونی یکی از طرفین است و در انجام معامله نقش دارد.

حق العمل کار در انجام معامله تعهداتی را می پذیرد و نسبت به آمر یا شخصی که نمایندگی وی را پذیرفته مسئولیت و وظایفی را برعهده دارد. با توجه به مواردی که گفته شد این چنین برداشت می شود که حق العمل کار نسبت به دو طرف معامله وظیفه و تعهداتی دارد و از جمله وظیفه ای که یاد شد این بود که حق العمل کار باید تمام اطلاعات جزئیات را در اختیار آمر بگذارد و سود حاصل از معامله را به آمر واگذار کند، در حالی که برای دلال چنین شرایطی وجود ندارد.

به تفاوت دیگری که می توان اشاره کرد این است که دلال موظف است به دو طرف معامله در مورد جزءیات معامله توضیحات لازم را ارائه دهد در صورتی که حق العمل کار در مورد اطلاع رسانی جزئیات فقط به شخص آمر تعهد دارد.

تعریف حق العمل کاری در گمرک

در مطالب ذکر شده حق العمل کار و حق العمل کاری از دیدگاه عموم و قانون تجارت مورد بررسی قرار گرفت اما در گمرک و امور گمرکی نیز از الفاظ حق العمل کار و حق العمل کاری استفاده می شود که تعریف متفاوت تری نسبت به تعریف این واژه در قانون تجارت دارد.
در گمرک، حق العمل کار کسی نامیده می شود که به نیابت از صاحب کالا، امور ترخیص و تشریفات گمرکی کالا را انجام می دهد. بر اساس قوانین امور گمرکی به چنین شخصی کارگزار گمرک نیز می گویند.

چگونه می توان حق العمل کار گمرک شد؟

تبدیل شدن به حق العمل کار گمرک یا همان کارگزار گمرکی کار چندان ساده ای نیست.برای اینکه بتوان به عنوان حق العمل کار گمرک یا همان کارگزار گمرک فعالیت داشت باید پروانه مخصوص آن را دریافت کرد.برای دریافت این پروانه باید شرایط عمومی زیر را فرد متقاضی داشته باشد:

• تابعیت ایران داشته باشد.
• حداقل 25 سال سن داشته باشد.
• سابقه محکومیت مجرمانه نداشته باشد – عدم سابقه قاچاق در گمرک (نیاز به گواهی کتبی مقامات مربوطه)
• تحصیلات حداقل دیپلم دبیرستان – دارندگان مدارک تحصیلی بالاتر در شرایط برابر حق تقدم دارند.
• کارمند دولت نباشد.
• در امتحان قانون امور گمرکی و آیین نامه گمرک پذیرفته شده باشد.
علاوه بر بر موارد ذکر شده فرد متقاضی باید دارای کارت بازرگانی نیز باشد.

حسابداری حق العمل کاری چگونه است؟

تا به اینجا با حق العمل کاری به طور کامل آشنا شدیم اما یکی از دغدغه های حسابداران انجام حسابداری حق العمل کاری چه از طرف آمر و چه از طرف حق العمل کار است که به طور کامل در مورد حسابداری آن از دیدگاه هر دو طرف می پردازیم:

هزینه ها:

هزینه ها از دیدگاه حسابداری به دو دسته تقسیم می شوند: 1-هزینه های قابل انتقال 2- هزینه های غیر قابل انتقال (دوره ای)
هزینه‌های قابل انتقال :به هزینه هایی گفته می شود که مربوط به ارسال کالا تا رسیدن به انبار حق العمل کار به آمر تحمیل می شود.این هزینه ها به نوعی ماهیت دارایی دارند و باعث افزایش بهای تمام شده محصول می گردند و این هزینه ها را می توان به دوره بعد انتقال داد.برخی از این هزینه ها عبارتند از هزینه بسته بندی، گمرک، بیمه و غیره.
هزینه‌های غیر قابل انتقال به محصول: هزینه هایی که مربوط به بعد از رسیدن محصول به انبار حق العمل کار هستند در این دسته قرار می گیرد. این هزینه ها مربوط به دوره خود هستند و به بهای تمام شده محصول تخصیص می یابند.برخی از این هزینه ها عبارتند از هزینه انبار داری، آگهی و تبلیغات، کارمزد حق العمل کار و غیره.
با توجه به اینکه این هزینه ها در میزان بهای تمام شده محصول تاثیر گذار است، تشخیص اینکه هزینه های تحمیل شده در کدام دسته قرار می گیرد، بسیار حائز اهمیت است.

روش های حسابداری حق العمل کاری چگونه است؟

روش حسابداری حق العمل کاری که یکی از خدمات حسابداری است که در شرکت های حسابداری نیز پیاده می شود به دو صورت روش بهای تمام شده و روش سیاهه انجام می شود. که هر یک را در ادامه توضیح می دهیم.

• روش بهای تمام شده

یک حساب امانی در دفاتر آمر با نام کالای امانی ثبت می شود. تمامی هزینه های بهای کالا و هزینه های ارسال و هزینه های انجام شده توسط حق العمل کار در ستون بدهکار ثبت می شود. در مقابل این هزینه ها در هنگام فروش کالا توسط حق العمل کار يا ثبت موجودي کالاي پايان دوره حق العمل کار و يا برگشت کالا توسط حق العمل کار به آمر، به بستانکار اين حساب منظور مي گردد. لازم است در دفتر حق العمل کار حسابی با نام آمر ثبت شود و تمام هزینه های صورت گرفته توسط حق العمل کار در آن ثبت شود. همچنين وجوهي که براي آمر ارسال مي دارد به بدهکار اين حساب (آمر) منظور مي نمايد و در مقابل وجوه حاصل از فروش را به بستانکار اين حساب منتقل مي کند.

• روش سیاهه

در این روش ثبت ها مانند روش بهای تمام شده در دفتر حق العمل کار و در دفتر آمر است با تفاوت کوچکی در دفتر آمر به قیمت سیاهه (تمام شده + چند درصد) ثبت می شود. در اين روش در پايان دوره مالي به منظور اندازه گيري صحيح و دقيق سود مي بايست برخي از حسابها که به بهاي سياهه مي باشند تعديل و به بهاي تمام شده ثبت شوند، تعدیلات عبارت است از موجودی کالا امانی در اول دوره ، کالای ارسالی ، کالای برگشتی به آمر و موجودی آخر دوره

سخن پایانی

حق العمل کاری به صورت امری رایج در کشور انجام می شود و کسب و کارهای بسیاری هستند که به صورت حق العمل کاری فعالیت دارند. بسیاری از این کسب و کارها نیازمند حسابدارانی هستند که مسلط به فرایند حق العمل کاری و حسابداری مربوط به آن باشند. در این مقاله سعی شد با این حوزه آشنا شوید. امید است مطالب این مقاله برایتان مفید واقع شده باشد.

کلیه حقوق برای شرکت حسابداری سیستم حساب محفوظ است.